شماره ۱۲۱۵ | ۱۳۹۶ دوشنبه ۱۳ شهريور
صفحه را ببند
گزارشی از سرشماری تابستانه حیات‌وحش در طالقان
«دوربین‌کشی» در گردنه‌های وحشی
افزایش تعداد دام‌های غیرمجاز در مراتع، حیات‌وحش را برای رسیدن به آب دچار مشکل کرده است کفش محیط‌بانان برای گشت‌زنی‌های طولانی مناسب نیست 75 هزار هکتار از اراضی طالقان، فقط 10 محیط‌بان دارد

فروغ فکری| سلاطین صخره‌، یله داده‌اند روی سختی سنگ‌ها. در آرامش کوه‌های طالقان. صبح است و ستیغ آفتاب کوه را شکافته. کَل و بزها، سلطان بلامنازع صخره‌ها و گونه غالب در ۷۵‌هزار هکتار از اراضی منطقه‌اند. باید تا آفتاب کوه‌ها را بغل نکرده به فکر چَرا باشند. در گرمای بی‌دریغ تابستان و کمیِ علوفه، باید برای زنده ماندن تلاش کنند مانند پلنگ‌ها، خرس‌ها، گرگ‌ها، سیاه‌گوش‌ها و مانند هما، کرکس، عقاب و کبک‌دری که همه همین‌جا در کنار هم زندگی می‌کنند. در گردنه‌هایی که آبی آسمان پس‌زمینه‌شان است و مردانی که صبح و شب‌شان در جاده‌های پرپیچ‌وخمش می‌گذرد. وقت سرشماری تابستانه حیات‌وحش است. وقت دوربین‌کشیدن محیط‌بانان در گردنه‌های شاه البرز. میان بوته‌ها و سایه‌های سنگی، تا دانه‌دانه حیوانات را بشمرند. مردان مقابل سازمان حفاظت از محیط‌زیست طالقان صف کشیده‌اند تا هر دو نفر سوار بر خودرو یا ترک موتور راهی کوه شوند. منطقه تقسیم‌بندی شده و هر دو مرد به قسمت مشخصی می‌روند، با دوربین چشمی و عکاسی، جی‌پی‌اس و جیره روزانه. تا وقتی آفتاب پشت کوه‌ها ننشیند برنمی‌گردند.
دره‌هایی با ۱۵ قلاده پلنگ
طاعون دو‌سال قبل خاطره مشترک و ناراحت‌کننده اغلب مردانی است که وسایل‌شان را برای عزیمت آماده می‌کنند. صحنه جان‌دادن‌ حیوانات. تصویر سست‌شدن پای کل‌ها در اثر بیماری، تصویر سخت‌ سال‌های اخیر. کوله‌پشتی‌شان آماده است. جیره خشکی که شامل خرما، کشمش، پنیر و حلواشکری با کنسرو تن‌ماهی و لوبیاست. اما از کفش‌های‌شان ناراضی‌اند. کفش‌هایی که مناسب گشت‌زنی‌های طولانی نیست و پای بسیاری از آنها را زخم کرده است.
ساعت به هفت‌ونیم صبح نرسیده، تمام بیست و چند مرد راهی کوه می‌شوند و این برنامه 3 روز ادامه خواهد داشت. هرکدام به مقصدی جدا می‌روند و این رفتن‌ها چند سالی است که برای‌شان عادت شده. دوبار در‌سال فصل سرشماری حیات‌وحش در کل کشور است. سرشماری زمستانه تا قبل از اسفند ماه تمام شده و سرشماری تابستانه که سال‌های قبل در تیرماه بود، امسال به شهریورماه موکول شده. بیش از ۱۰گروه‌اند که دو گروه از آنها به کوهستان‌های بلندبالای منطقه می‌روند و شب را هم همان‌جا می‌گذرانند تا صبح زود به راه‌شان ادامه دهند و حیوانی از شمارش نیفتد.
«همه می‌گفتند این‌جا پلنگ دارد اما نتوانسته بودیم ببینیم تا این‌که در سال‌های اخیر در سرشماری به آمار ۱۵ قلاده پلنگ دست پیدا کردیم. قلمرو پلنگ بسیار گسترده است و همین هم کار ما را دشوار می‌کند.» حشمت‌الله کشیری، مسئول اداره محیط‌زیست طالقان حواسش به زمان است که محیط‌بانان به‌موقع راهی شوند. سربازی با پاهای ورم کرده مقابل در ورودی اتاقش ایستاده. شب قبل زنبور پایش را گزید و ورم به زانوها رسیده. کشیری چشمش به سرباز است و می‌گوید 6، 5 سالی است که توجه به سرشماری بیشتر از سال‌های قبل است. زمانی که مردم چشم انتظار دیدن پلنگ بودند و کسی نمی‌دانست چه تعداد پلنگ در این دره‌ها روز را به شب می‌رساند. تعداد حیوانات در سال‌های اخیر بیشتر شده. این را تمام محیط‌بانان می‌گویند، چون منطقه امن است و زاد و ولد در میان‌شان زیاد. خرس‌ها هم حال‌و‌هوای خودشان را دارند و این‌جا زندگی برای‌شان خوشایند است. «در زمستان گذشته حدود 3هزار رأس کل بز سرشماری شد که این تعداد بسیار خوب است.»
مردان در تابستان باید تا بالای شاه البرز، ساد، کوه‌های پراچان و کوه‌های اسارا که با کوه‌های الموت قزوین هم‌مرز است، بالا بروند چون حیوانات پایین نمی‌آیند. زمستان‌ها در سفیدی برف، هم ردپای‌شان راحت‌تر دیده می‌شود و هم خودشان که برای پیدا‌کردن غذا به دامنه می‌آیند، خودی نشان می‌دهند و دوربین‌ محیط‌بانان صحنه‌های بسیاری از نزاع و همزیستی‌شان را ثبت کرده و حالا چشم‌های‌شان می‌درخشد از یادآوری دیدن حیوانات در طبیعتی که وحشی است.
حالا تابستان است و سرشماری دشوار. امسال پوشش گیاهی بسیار ضعیف است و کشیری نگران برای فصل سرد سال. «امیدوارم برای علوفه در زمستان مشکل نداشته باشیم.»
آداب سرشماری پرندگان
سارها دور قله‌ کوه می‌چرخند. چشم‌شان به دنبال ملخ است و جثه ظریف‌شان را دورتادور صخره‌ها می‌گردانند تا ملخی پیدا کنند. آن‌سوتر عقابی پهنه افق را گرفته و به دنبال شکار است و هما در دره لمبران قلمرو امنی دارد. آسمان این‌جا از پرنده خالی نمی‌شود. کبک‌های دری هم زندگی شیرینی دارند و گنجشک‌ها شاخه‌ای را از حضور خود خالی نگذاشته‌اند. سر برگردانی فوجی از گنجشک از مقابلت پر می‌کشند. با رقصی آهنگین و نوایی دلنشین.
سرشماری پرندگان اما آداب خودش را دارد. رسمی جهانی است که در زمانی مشخص و به صورت بین‌المللی انجام می‌شود. این را مهدی مصطفوی، رئیس اداره حیات‌وحش استان البرز می‌گوید که منتظر است تا یکی از همکاران محیط‌بان به دنبالش بیاید و راهی دیزان شوند. «سرشماری پرندگان در کل جهان در دی و بهمن‌ماه یا همان ژانویه است. در آن بازه زمانی به یک‌باره کل مناطق شمارش می‌شوند. پرندگان مهاجری داریم که از کشورهای دیگر به ایران می‌آیند یا از این‌جا به نقاط دیگر جهان کوچ می‌کنند و برای همین این اتفاق باید به صورت جهانی باشد.»
هما و عقاب شمارش نمی‌شوند، بلکه گزارشی از وضع خودشان و زیستگاه‌های‌شان ارایه می‌شود. پرندگان مهاجر به صورت تقریبی از نیمه شهریور مهاجرت می‌کنند و قاچاقچیان خطرناکی هستند که در این فصل تله‌گذاری می‌کنند. «مسیر مهاجرتی پرندگان مشخص است. آنها در یک مسیر کاملا تعیین‌شده حرکت می‌کنند به جز پرندگانی که بومی منطقه‌اند.» بسیار دیده شده پرندگان مهاجری در بین راه به این‌جا آمده و جاگیر شده‌اند، مانند حواصیل که چون نتوانسته به راه خودش ادامه دهد، برای مدتی این‌جا ماندگار شده و بعد رفته است. «مهاجرت برای تولیدمثل و زمستان‌گذرانی است، برای همین هم تالاب‌ها و مناطقی که آب دارند، دارای اهمیت‌اند. سمت صالحیه در نظرآباد کرج یک پهنه آبی وجود دارد که آب‌گیری شده و 288گونه در آن منطقه سرشماری کرده‌ایم که اینها پرندگان مقیم نیستند.»
در منطقه شکار ممنوع طالقان، پرندگان هم باید مراقب شکارچیان وقت و بی‌وقت باشند تا طعمه تور نشوند.
هیچ حیوانی به انسان حمله نکرد
از پشت فرمان هم چشمش به کوه‌هاست که مبادا شکاری از شمارش بماند.
- شکار؟
بله. سالیان ساله که به کل و بز می‌گوییم شکار. اصطلاح متداولی است بین ما. چون این حیوانات شکار می‌شوند، این اصطلاح را دارند.
می‌خندد. با چشمانی کشیده و صورتی گرد. به رسم تمام ترکمن‌ها. عظیم داورنیا ۱۵‌سال است که دل به کوه‌های طالقان داده و دست زن و بچه‌اش را گرفته و ساکن این‌جا شده است. سابقه کارش در محیط‌زیست به 25‌سال می‌رسد و روزها و شب‌های بسیاری را در دشت لار، پلور و... گذرانده و برای همین هم چشمانش دوربین است. از فاصله دور کل و بزها را می‌بیند. دوربین شکاری را درمی‌آورد و با صبوری خیره می‌شود به سختی صخره‌ها. صبوری می‌‌کند تا جسم کوه آرام ‌شود و حیوانات در امنیت حضورش رخ نشان دهند.
سرشماری در کل کشور به همین صورت است، یعنی محیط‌بانان با دوربین چشمی منطقه را رصد می‌کنند و تعداد را می‌شمارند. حیواناتی مثل پلنگ و خرس جای پای مخصوص دارند و همین هم روشی است برای سرشماری‌شان. روشی که ‌درصد خطایش هم بالاست. «جی‌پی‌اس هم دقیق نمی‌تواند عمل کند. ما با فاصله بسیار زیاد از شکار محل را علامت‌گذاری می‌کنیم و برای همین هم نمی‌توان روی آن دقیق حساب کرد. اما تنها روش سرشماری همین است.» سرش را برمی‌گرداند و دوربین را به دست ما می‌دهد تا بز نگهبان را ببینیم که روی صخره‌ای آرام گرفته. نگهبانان، جلوتر از گله حرکت می‌کنند تا اگر خطری وجود دارد خبر دهند و دیگران آسیب نبینند. بالاتر از صخره‌ای که نگهبان بر روی آن نشسته، 4 کل و بز دیگر زیر سایه آرام گرفته‌اند. «آفتاب که بیرون بزند در سایه صخره‌ها می‌نشینند. گاهی فکر می‌کنی آنها هم سنگ هستند. در طول روز تکان نمی‌خورند. شاید برای خوردن آب بیایند پایین. شب‌ها که هوا مهتابی باشد هم برای چریدن می‌آیند.» پایین دره، مردانی با لودر به جان کوه افتاد‌ه‌اند. داورنیا می‌گوید بعد از سیل، آمدند تا مسیر رودخانه را هموار کنند. شکار به این صدا عادت کرده و فرار نمی‌کند اما یک حرکت مشکوک می‌تواند عامل جست‌وخیزش شود تا به بقیه خبر دهد که این‌جا ناامن است. گله‌هایی که از 4 رأس شروع می‌شوند و گاهی تعدادشان به 30 رأس می‌رسند. «یک سالی در چند نقطه دوربین شکاری نصب کردیم که یکی را دزدیدند. زیاد نباید رفت آن‌جا که بوی انسان بماند و یک هفته بعد از نصب دوربین تازه حیوانات به محل می‌آیند. آن دوربین‌ها هم فیلم‌های قشنگی ضبط کرده بودند.»
عظیم و 3 نفر دیگر ساکنان همیشگی اداره محیط‌زیست‌اند. هفته‌ای یک بار به غیر از روزهای تعطیل استراحت دارند و بعد از صبح تا شب مشغول کارند. بعضی از همکاران شیفتی هستند. 9روز کار می‌کنند و 6 روز استراحت یا 18روز کار و 12روز استراحت. «تعدادمان خیلی کم است. به جز ما ۴ نفر، ۷ نفر نیروی شیفتی داریم. ما علاوه بر کار عملیاتی، مسئول کارهای اداری هم هستیم و همین هم ما را خسته می‌کند.» از بالاطالقان تا پایین‌طالقان همه شماره تلفن عظیم را دارند. هرجا اتفاقی بیفتد تماس می‌گیرند و عظیم هم راهی می‌شود. می‌خندد و می‌گوید حتی شماره همسرش را هم دارند و اگر او جواب ندهد به همسرش زنگ می‌زنند. این خبرها اغلب برای دیدن خودرو‌های مشکوکی است که محلی‌ها گمان می‌کنند شکارچی هستند. محلی‌هایی که محیط‌بانان طالقان می‌گویند بدون آنها کار پیش نمی‌رود، چون با طبیعت و حیواناتش همدل‌اند. «شکارچی‌ از بیرون منطقه می‌آید اما خدارو شکر هیچ‌وقت تا حالا درگیری نداشتیم. همیشه کمین می‌کنیم و در لحظه‌ای که تصورش را نمی‌کنند، غافلگیرشان می‌کنیم.»
عظیم و رفقای دیگرش بارها همراه شکارچی‌های قانونی شده‌اند. شکارچیانی که مجوز دارند. «هر ‌سال مجوزهایی برای شکار صادر می‌شود. مثلا می‌گویند استان البرز امسال 10مجوز شکار کَل دارد. از این تعداد 6 رأس برای طالقان است. فراخوان می‌دهند، شکارچی‌ها ثبت‌نام و بعد قرعه‌کشی می‌کنند. بعد از این‌که اسم‌شان درآمد حدود 300‌هزار تومان پول می‌دهند. البته یکی از آنها می‌گفت شکار حدود 800تومن برایش هزینه برداشته. گوشت را خیلی‌وقت‌ها نمی‌خورند و برای تاکسیدرمی استفاده می‌شود. خیلی‌ها فقط شاخ می‌خواهند.» در تمام این سال‌ها شکارچی حرفه‌ای ندیده. می‌گوید اینها فقط گوشتخوارند و مرام شکار را بلد نیستند. «مجوز برای حیوانات سن بالا صادر می‌شود تا ترکیب جنسی و زندگی آنها درست شود. بزرگترین حیوانی که شکار کردند یک کَل 9 ساله بود. کل 6 ساله هم داشتیم. اما جوان‌تر مجوز شکار ندارد.»
دوربین از دستش جدا نمی‌شود. در قله بزی را می‌بیند که بزغاله‌ کنارش نشسته، کنار صخره‌ای که رودی میانش روان است. دره‌ها برایش خاطره رویارویی با خرسی در سال‌های دور است. خرس قهوه‌ای در دره‌ای عمیق جست زد و بی‌آن‌که حمله کند راهش را گرفت و رفت یا روزی که در ناریان‌رود برای نخستین‌بار در ‌سال۹۲ یک جفت پلنگ نر و ماده را با هم دید. «برف زده بود و آنها کنار هم با وقار خاصی راه می‌رفتند.»
یکی از 3 پاسگاه محیط‌بانی منطقه بالای تپه است و همیشه باید 3 محیط‌بان به‌صورت شیفتی آن‌جا حاضر باشند. امروز پاسگاه خالی است، چون روز سرشماری است و محیط‌بانان 3 اتاق آرام نشسته در دل کوه را تنها گذاشته‌اند. عظیم تمام مدت نگاهش به گوشی تلفنش است. این‌جا آنتن ندارد و محیط‌بانان هم بی‌سیم ندارند تا بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. «این خودش کار ما را سخت می‌کند. تمام تماس‌ها با هزینه شخصی است، آن هم این‌جا که آنتن نیست خیلی سخت است، خصوصا در زمان سرشماری. آمارگرفتن خوبه اما باید بودجه داشت و بعد هم برنامه‌ریزی درستی انجام بگیرد. این آمارگیری باعث می‌شود وقتی تعداد بالایی حیوانات داشته باشیم این منطقه از تیراندازی ممنوع به حفاظت‌شده تغییر پیدا کند و در نتیجه امکانات‌مان افزایش یابد.»
تن‌ماهی و لوبیا را می‌ریزد در بشقابش و همچنان که نگاهش به پنجره پاسگاه است، می‌گوید حیوان مورد علاقه‌اش مارال است. پرنده‌ای زیبا و باوقار است. «آهو هم خوب است. البته هر دوی این حیوانات را این‌جا نداریم. مارال در مناطق جنگلی بیشتر است.»
نه در صخره‌های نشان‌کرد، نه در کل‌کبود و نه در لمبران هیچ‌گاه یادش نمی‌آید که حیوانی به انسان حمله کرده باشد و از هیچ‌کدام از همکارانش هم نشنیده. سوئیچ خودرو را در دستش جابه‌جا می‌کند و پوکه تفنگ زیر نور آفتاب می‌درخشد. پوکه‌ای که در یکی از دره‌ها پیدا کرده و حالا جاسوئیچی‌اش شده است.
قاچاقچیان آب و مرتع
تا چشم کار می‌کند گوسفند و بز چمبره زده‌اند کنار یکدیگر. هیچ دره‌ای خالی از سگ گله و چوپان و گوسفند نیست و صدای‌شان پیچیده در دل کوهستان. حیات‌وحش زابه‌راه می‌شود برای خوردن آب. چون پای هر چشمه یک چوپان با گله‌ای بزرگ و چند سگ خیمه زده‌اند و حیوان می‌ترسد که خودش را برساند لب چشمه. مشکل دامداران بی‌مجوزی هستند که این دشت‌ها را رها نمی‌کنند. بعضی از آنها از راه دور آمده‌اند، به روستاهای منطقه رفته و علف‌چَر منطقه را اجاره کرده‌اند. «یک روستا مجوز ۳۰۰رأس گوسفند را دارد، شورای روستاها این زمین‌ها را اجاره می‌دهد تا کسب درآمد کند. فصل چرا که در بهار شروع می‌شود این دام‌ها بیش از حد در منطقه می‌‌آیند و امنیت منطقه را از بین می‌برند.» موهای سفید و عصای ایمان‌علی نشان از عمر طولانی دامداری‌اش دارد. از ۶۰‌سال چوپانی برای گله که باعث شده دامدار نمونه استان البرز باشد. «ما پروانه داریم خانم. هیچ‌وقت از پروانه خودمان تجاوز نمی‌کنیم که دام اضافه بیاوریم. اگر یک جایی تهی از علوفه شد، بذرپاشی می‌کنیم. دامداری که می‌خواهد شغلش همیشه باشد نباید به طبیعت فشار بیاورد، چون آن‌وقت دو روز دیگر مرتع ندارد که دام را برای چرا بیاورد.» دست می‌اندازد در جیب کتش و بذر علوفه وحشی بیرون می‌آورد. در جیب‌هایش مثل نقل و نبات علوفه ریخته تا هرجا که لازم دارد علوفه بپاشد.
«کسی که به صورت غیرمجاز دام‌هایش را برای چرا می‌برد مثل یک قاچاقچی می‌ماند و فرقی هم با قاچاقچی ندارد. وقتی دامداری مرتع را اجاره می‌گیرد، می‌گوید 500 رأس گوسفند دارم و برای دو ماه مرتع اجاره می‌کند اما ناگهان 2هزار رأس گوسفند می‌آورد. دلش برای مرتع نمی‌سوزد. بدترین ضربه را به منطقه می‌زند. گله‌دار می‌گوید اجاره دادم پس نهایت استفاده را بکنم. این گله‌داران کسانی هستند که مراقب گله‌شان نبودند و مرتع‌شان از دست رفته.» مجوز تردد دام را منابع طبیعی به‌صورت سالانه صادر می‌کند اما حالا بسیاری از زمین‌های منطقه اسیر دست چوپانان مهاجری هستند که هرکجا دام را برای چرا آورده‌اند. مراتع از دست‌شان عاصی است و حیات‌وحش هم تشنه در انتظار که گله از کنار رودخانه کنار برود. عظیم می‌گوید چند سالی است که یکی از مشکلات عمده حیات‌وحش گله‌هایی است که همه دره‌ها را گرفته‌اند. «بارها تذکر داده‌ایم. کسی گوشش بدهکار نیست. دامداران کمی مثل ایمان‌علی جعفریان دل‌شان برای مرتع و حیات‌وحش می‌سوزد. آنها فقط به فکر سود امروزشان هستند.»
شکارچیانی که محیط‌بان شدند
ساعت آفتابی اهالی روستای دیزان، 4 بعدازظهر را نشان می‌دهد. ساعت روی مچ دست ما هم همین‌طور. احمد بابا محمودی همان‌طور که چشمش به کوه طاقی لایه است، سنگ‌های حجاری‌شده معروف طالقان را نشان می‌دهد که ساعت اهالی منطقه است و بعد با لهجه طالقانی می‌گوید: «هیچ‌کس با خودش ساعت به صحرا نمی‌برد.» محمودی تازه از کوه برگشته. ۵سالی است همیار محیط‌بانان منطقه است. مانند چند مرد جوان دیگر که آنها هم صبح همراه محیط‌بانان برای سرشماری راهی منطقه شدند. دستی به موهای جوگندمی‌اش می‌کشد. فرهنگی بازنشسته است و عاشق طبیعت. «از صبح تا الان بیش از صدکل و بز در دره ناریان و گلپر شمردیم. خدارو شکر اوضاع خوب است. فقط کاش مهاربندها را ول نمی‌کردند. ما خودمان دامداریم اما اجاره‌ها اوضاع منطقه را به‌هم‌ریخته. اگر کمتر گوسفند بیاید به این منطقه برای حیات‌وحش بهتر است.»
تمام فصول کوه‌های طالقان را دیده و یادش می‌آید چند‌سال قبل که با پاژن به دل کوه زده بود با پلنگ روبه‌رو شده. «خیلی نزدیک بودیم. حیوان فکر می‌کرد به سمتش شلیک می‌کنیم. یک برنو 57 داشتیم یکی از همراهان جوان‌مان گفت تیر هوایی بندازیم اما اجازه ندادیم و حیوان آرام رفت.» به غیر از محمودی بسیاری از اهالی منطقه دل‌شان می‌خواهد همیار محیط‌بانان شوند. اما این همیاری شرایطی دارد، باید فرد را بشناسند و مورد اعتماد بوده و از طرفی کار بلد باشد، چون اگر دوربین را به هرکس بدهید نمی‌تواند شکار پیدا کند. فرد باید در دوربین‌کِشی مهارت داشته باشد.
در این سال‌ها 3، 4 شکارچی مجوزدار هم به محیط‌بانان پیوسته‌اند و تفنگ‌شان را کنار گذاشته‌اند. «تا آن‌جایی که می‌دانم این‌جا شکارچی بی‌مجوز نداریم. از بیرون طالقان برای شکار می‌آیند. یا این‌جا آشنا دارند یا صبح می‌آیند و شب می‌روند. طالقان وسیع و شکار در نزدیکی ده زیاد است. از انگوران، کلاردشت، دشت قزوین و... می‌آیند و این‌جا شکار می‌کنند. شکارچی باید یک کل بزند و بره، نباید دله باشد.» محمودی می‌گوید همین شکارچیان هستند که برای محیط‌بان تیر می‌اندازد و بعد سمت دیگر روستا را نشان می‌دهد که جای پای خرس‌ها همیشه در آن وجود دارد. جای پای بچه‌خرس‌هایی که با مادران‌شان برای خوردن میوه به روستا می‌آیند. «در تابستان و ماه‌های نخست پاییز، به وقت غروب، خرس‌ها به روستا می‌آیند و میوه می‌خورند. در فصل بعد کوچ می‌کنند پایین طالقان.»
روز تمام شده. نیمی از آفتاب پشت کوه پنهان است و نیمی ‌دیگرش در جدال با شب. محیط‌بانان کم‌کم به سازمان برمی‌گردند به جز دو گروهی که قرار است شب را در دل کوه بگذرانند.
حاجیان، محیط‌بان جوانی است که تازه به سازمان رسیده. مسیرش روستای حسن‌جون و کوه‌های اطرافش بوده. با موتور و همیار مسنی به منطقه رفته که دوربین‌کشی حرفه‌ای می‌داند و کوه‌ها را مثل کف‌دست بلد است. لبخند از لبانش نمی‌افتد. خوشحال است که بعد از 3 ساعت پیاده‌روی توانسته‌اند 300 کل و بز و چندین کبک دری را سرشماری و از رد خرس عکسبرداری کنند.
آفتاب، پشت کوه تمام می‌شود محیط‌بان می‌گوید: «بچه‌روباه را ببین. مثل جغد سرش را از لای صخره‌ها بیرون آورده.»


تعداد بازدید :  1018